برگه نخست
بازاریابی به عنوان فرایندی مدیریتی -اجتماعی تعریف میشود که بوسیلهٔ آن افراد و گروهها از طریق تولید و مبادلهٔ کالا با یکدیگر، به امر تأمین نیازها و خواستههای خود اقدام میکنند.
بازاریابی به عنوان فرایندی مدیریتی -اجتماعی تعریف میشود که بوسیلهٔ آن افراد و گروهها از طریق تولید و مبادلهٔ کالا با یکدیگر، به امر تأمین نیازها و خواستههای خود اقدام میکنند.
موفقیت در فروش
بیشتر مدیران بازرگانی اینگونه میاندیشند که یافتن فروشندگان حرفهای که بتوانند نیازهای تجاری آنها را بخوبی تامین کنند، مشکل است و فروشندگان حرفهای به ندرت یافت میشوند. برخی از افراد که به نحوی در فعالیتهای فروش درگیر هستند، خود را مدیر اجرایی، مدیرفروش یا مشاور بازرگانی میخوانند. این در حالی است که امروزه همه مردم به نحوی کار فروش را انجام میدهند؛ پزشکان، مشاوران حقوقی، نمایندگان دولتی، معماران و نمایندگان تبلیغاتی همگی در جستوجوی بازارهای جدید و مشتریان جدید برای فروش خدمات و تواناییهای خود هستند.
بازاریابی اعتمادی
بازاریابی مبتنی بر اعتماد چیزی بیش از صرف میلیونها دلار آگهی است که شعار بدهد «به ما اعتماد کنید» بلکه رویکردی است که رابطه بین شرکت و مشتــــریانش را تعمیق می بخشد. مفروضاتی که «بازاریابی مبتنی بر اعتماد» درمورد مشتری دارد عکس دیدگاه «بازاریابی مبتنی بر فشار» است.
نتیجه مطالعات به عمل آمده از سایت های علمی و نیز شرکتهای موفق که بخشهایی از آن در این مقاله آمده است نشانگر گرایشهای جدیدی در عرصه بازاریابی است. نکته حایزاهمیت در این مقاله، رویکرد جدیدی است که بویژه با ورود به عصر تکنولوژی های نوین شرکتهای معتبر در کشورهای پیشرفته و صنعتی در امر بازاریابی موردتوجه قرار دارند.
بازايابي گردشگري
استراتژي هايي که بوسيله تورگردان استفاده مي شود براي ارتباط داشتن با عموم است و بر روي ماهيت خدمات تأکيد مي کند . بنابراين هر دو نوع هم فرآيند بازاريابي و هم مشتري به صورت متفاوتي در گردشگري عمل مي کنند. در بازاريابي گردشگري ، بازارياب بايد دو بعد را در نظر داشته باشد در وهله اول رضايت ساكنان محلي از كسب سود از جريان گردشگري و در بعد دوم حاصل شدن رضايت از تجربه گردشگري ، از سوي بازديدكنندگان مي باشد. از اين رو بازاريابي گردشگري وابسته به « نه P» مي باشد كه در زير به ان مي پردازيم. در واقع درس بازايابي گردشگري بر محور آموزش اين « نه P» استوار است.
بازاریابی بانکی
در تعاریف سنتی ، بازاریابی بانکی فرآیندی جهت پیدا کردن مشتری برای محصولات و خدماتی بود که بانک براساس سلیقه و دیدگاههای خود تولید و به بازار ارائه می کرد .
امروزه بازاریابی بانکی با تأکید و توجه ویژه به نیازها و خواسته های مشتری تلاش می کند محصولات و خدمت مورد نیاز مشتری تهیه و به بهترین شکل مورد نظر به او معرفی و ارائه گردد.
در تعریفی خلاصه می توان گفت ، بازاریابی بانکی عبارتست از :
توزیع مویرگی نظام و تفکری است که میبایست در تمام بنگاههای اقتصادی مورد توجه جدی قرار گیرد. توزیع مویرگی فقط خاص شرکتهای عرضهکنندهی محصولات صنایع غذایی و بهداشتی و آرایشی نیست.
امروزه تولیدکنندگان و عرضهکنندگان تجهیزات آشپزخانه، لوازم خانگی، مبلمان، انواع ابزارآلات صنعتی و مصرفی و… میتوانند با پیادهسازی مدیریت توزیع مویرگی از مزایای فراوان آن خودشان را بهرهمند سازند. نکتهی مهم طراحی درست این نظام و تعهد و حمایت مدیران ارشد برای اجرای آن است.
در همین ارتباط، بازاریابی اینترنتی اصطلاحی است که عموماً بدین معنی است: دستیابی به اهداف شرکت از طریق برآوردن و فراتر رفتن از نیازهای مشتریان به نحوی بهتر از رقبا با استفاده از فناوری های دیجیتالی اینترنت [۲]. بازاریابی اینترنتی عبارتست از فرایند ایجاد و حفظ روابط مفید متقابل با مشتریان از طریق فعالیتهای اینترنتی به منظور تسهیل تبادل ایدهها کالاها و خدمات به نحوی که اهداف هر دو طرف را محقق سازد.[۳] این تعریف شامل بخشهای زیر است: فرایند، ایجاد و حفظ روابط مفید متقابل با مشتریان، استفاده از اینترنت درانجام فعالیتهای بازاریابی، مبادله، تحقق اهداف طرفین.
BenchMarketing در بازاریابی
در جهان امروز و در شرایط رقابتی بازار ، کیفیت محصول و بهرهوری به عنوان دو عامل اساسی و مهم در حفظ و بقای موسسات حرف اول را زده و آنهایی که از بهرهوری و کیفیت بالاتری برخوردار هستند در بازار حضور داشته و ماندگار خواهند ماند . ازینرو اطلاع مداوم از وضعیت بازار و کیفیت و کمیت محصولات رقبا و همچنین سیستمها و روشهای انجام کار آنها برای هر موسسه و شرکت رقیب ضروری و اجتنابناپذیر است تا ضمن اینکه از مزیتها و ویژگیهای برتر رقبا الگوبرداری میکنند ، خود را به وضعیت بهتری نسبت به آنها برسانند . لذا تنها راهی که سازمانها میتوانند خود را به سوی بهترینها و پیشرفت و توسعه هدایت کنند این است که چشمهایشان را در برابر رقبا و بهترین تجربیات جهانی در تمام زمینههای مورد نیاز باز نگه دارند .
مفهوم آمیخته بازاریابی برای اولین بار در دهه 1950 بهوسیله نیل بوردن معرفی شد. مدل بوردن توسط جرومی مک کارتی دنبال شد و به 4P معروف گشت. مدل آمیخته بازاریابی که بسیاری آن را با نام 4P میشناسند، ابزاری توانمند است که میتواند به بازاریابان در تعریف استراتژیهای بازاریابی کمک کند. بازاریابان با این ابزار برای تعیین پاسخهای مناسب به بخشهای موردنظر بازار استفاده میکنند. آمیخته بازاریابی از آن دسته عواملی است که در کنترل مدیریت است و میتوان ادعا کرد که اکثر برنامهها و تصمیمات بازاریابی براساس یکی از این چهار زمینه اتخاذ میشود.